مفهوم فروشندگی / مفهوم فروش
- بر اساس مفهوم فروشندگی مصرف کنندگان در صورتی که به حال خود رها شوند و به طور معمول محصولات یک مؤسسه را به حد کافی نخواهد خرید. بنابراین، وظیفه مؤسسه است که فروشندگی و تلاش تبلیغاتی تهاجمی در پیش گیرد.
فرض این مفهوم بر آن است که مصرف کنندگان، معمولاً برای خرید، از خود گونه ای سستی یا مقاومت نشان می دهند و باید برای ترغیب کردن آن ها به خرید، به چرب زبانی متوسل شد. این مفهوم همچنین بر این اعتقاد است که شرکت برای برانگیختن مفهوم فروشندگی بیشتر درباره کالا های ناخواسته همچون بیمه، دایرة المعارف و قطعات زمین قبور به کار می رود که از جمله کالا هایی هستند که خریداران کمتر به خریدن آن ها می اندیشند. این دسته از صنایع، شیوه های گوناگونی از فروش را برای یافتن مشتریان بالقوه ابداع کرده اند و با این شیوه ها، مصرانه مزایای محصولاتشان را در اختیار مشتریان قرار می دهند.
مفهوم فروشندگی در حوزه عمل جمع کنندگان اعانه، دفاتر پذیرش دانشگاهی و حزب های سیاسی نیز به کار گرفته شده است. شرکت ها عمدتاً زمانی که با مازاد تولید روبرو می شوند، به رویه مفهوم فروشندگی متوسل می شوند. هدف آن ها را بیشتر فروش چیزی است که تولید می کنند و نه آن که بازار خواهان آن است.
در اقتصاد های صنعتی نوین، ظرفیت تولیدی به نقطه ای رسیده که بیشتر بازار ها، بازار خریداران است. یعنی خریداران قدرت غالب هستند و فروشندگان برای پیدا کردن مشتری باید سخت بکوشند.
مشتریان بالقوه با آگاهی های تبلیغاتی تلویزیونی، آگهی های تبلیغاتی چاپی در روزنامه ها، آگهی های پستی و مراجعه فروشندگان مورد هجوم واقع می شوند. همواره کسی درصدد فروش چیزی به ماست. در نتیجه تلقی مردم از بازاریابی معمولاً فروش اجباری و تبلیغات است.
از همین روست که مردم وقتی درمی یابند که قسمت با همیت بازاریابی، فروشندگی نیست؛ تعجب می کنند! فروشندگی فقط قسمت فوقانی کوه یخ بازاریابی است.