ثبات شناختی تبلیغ

 

به نظر می رسد که ذهن ما نیاز به ثبات در نگرش ها و باور ها، و ثبات بین این نگرش ها و رفتارهایمان دارد.

 

 

اجازه دهید ساز و کار عمومی عمل کننده در این مورد را تشریح کنیم. اگر ما بر این باور باشیم که اتومبیل ولوو ماشین بسیار ایمنی است و در مجله چویس مقاله ای به قلم یکی از مصرف کنندگان، حاوی این گفته بخوانیم که در حوادث رانندگی، اتومبیل ولوو بیشترین میزان مرگ ومیر را داشته است، چه روی می دهد؟ به طور خودکار، انگیزشی در ما بوجود می آید تا سعی کنیم این تناقض آشکار را حل کنیم تا معلوم شود که باور اصلی ما اشتباه است و یا اشکالی در گزارش مزبور وجود دارد. در این حال ما نیاز به، ثبات شناختی را تجربه می کنیم.

آنگاه که اطلاعات وارده  در تضاد با باورهای ما قرار گیرد و یا با آن ها سازگار نباشد، احتمال دارد که عدم ثبات شناختی را تجربه کنیم.

ذهن ما به طور خودکار سعی در حل کردن آن می کند.
این ساز و کار از نوع انتخابی نیست، بلکه عمل خود را بیشتر به شکل ناهوشیار و خودکار انجام می دهد. 

بسیاری از تبلیغات سعی برآن دارند تا ما را وادار سازند که یک نام تجاری را به جای نام های دیگری خریداری کنیم و فی نفسه با محصولات جدید کاری ندارند. این عمل، هنگامی که همه چیز یکسان باشد در ارزش سنجی نام های تجاری توازن را برهم می زند و می تواند بر انتخاب نام تجاری برای وزن دادن نیز تأثیر گذارد.