تصور و واقعیت تبلیغ
روش هایی را که تبلیغات می توانند از طریق تأثیرگذاری بر ترتیب توجه یا برانگیختن انتخاب ها بر تصمیمات ما اثر بگذارند، ملاحظه کردید. اکنون به موضوع تبلیغات و تأثیر آن بر ارزشیابی ما از نام های تجاری می پردازیم.
انسان ها ظرفیت شایان توجهی برای دیدن چیزها به شکل های مختلف دارند. اگر شما بخواهید می توانید یک محرک فیزیکی، یک محصول و یا خدمت را به شیوه های مختلف ببینید. درباره شکل فکر کنید و آن را به عنوان یک نام تجاری در نظر گیرید. می توانید آن را به دو شکل مختلف ببینید. آنگاه که یک گلدان به نظر می آید ذهن شما «شکل سفید را در پس زمینه ای سیاه» می بیند. زمانی که دو چهره رو در رو را می بینید ذهن شما «شکل سیاه را در پس زمینه ای سفید» قرار می دهد.
این قرار گیری سیاه بر روی سفید و یا سفید بر روی سیاه که برای معنا دادن به آنچه مشاهده می شود به کار می رود، چارچوب مرجع نامیده می شود. شما برای ایجاد ادراک، یک چارچوب مرجع را روی یک محرک می گسترانید. همچنین یک نام تجاری، یک شرکت یا یک خدمت را می توان به شکل های مختلف دید که البته بسته به آن است که آن ها را در کدام چارچوب مرجع، قرار دهید. چارچوب مرجع، یک اصطلاح روان شناختی است که به یک تجربه قبلی یا یک آرایش ذهنی اشاره دارد.
این چارچوب اغلب شامل تداعی هایی در مورد اشکال یا صفات منتسب نظیر «راحتی» یا «ایمنی» یا «دوام بیشتر» است. این مجموعه، دستور کار صفات را شکل می دهد. زنجیره ای از تداعی ها (بصری یا کلامی) که یک نام تجاری به طور خود به خود در ذهن ما بر می انگیزد. آن ها می توانند به همان ترتیبی که به ذهن متبادرمی شوند، رتبه بندی شوند که در این صورت، برجسته ترین آن ها در رأس قرار می گیرند.
ارزشیابی یک نام تجاری در تبلیغات
ویژگی های مثبت شده یا منفی شده در تبلیغات
استفاده از مشخصه های مثبت شده در تبلیغات
منفی سازی تبلیغات رقبا یا مخالفین
تأثیر پذیری از نام تجاری تبلیغات