واکنش به نماد های تبلیغ


ما به نماد ها واکنش نشان می دهیم. به چراغ راهنمایی قرمز با توقف کردن، واکنش نشان می دهیم. واکنش ما جدا از اینکه درونی و یا بیرونی باشد، یک واکنش آموخته شده است. این واکنش از طریق تداعی نماد با دیگر چیز ها آموخته می شود.

از این طریق، یک نماد می تواند برحسب مورد،  با برانگیختن واکنش های معین بر ما تأثیر گذارد. نماد ها می توانند نماینده چیز های دیگری در ذهن ما باشند و عمل مصرف یک نام تجاری می تواند برای ما شیوه ای نمادین برای ابراز همانند سازی هایمان با موجودیت های دیگری باشد که با آن ها پیوند خورده اند.

واکنش درونی ما به یک نماد ممکن است احساسی یا غیر احساسی باشد. نام های تجاری در اصل، علامت های غیر احساسی هستند؛ تبلیغ کنندگان با استفاده از تبلیغ سعی دارند که این علائم تجاری را به نماد هایی که برخی تداعی های ذهنی را گرد هم جمع می کند، تبدیل کنند. هرگاه یک نماد موجب پاسخی شناختی یا احساسی در ما شود، ما می توانیم به نوبه خود آن را برای ابراز نظرات یا احساسات خود به دیگران مورد استفاده قرار دهیم. 

 واکنش ما نسبت به چراغ راهنمایی سبز، حرکت کردن است. هرگاه که یک صلیب شکسته ( آرم نازی ها ) را می بینیم، احساس انزجار می کنیم.

نماد « مرد » بر روی توالت های عمومی، نیمی از افراد به آن سو و نیمی دیگر را به سوی دیگر می کشاند.

واکنش ما نسبت به یک نماد، جدا از اینکه بیرونی ( توقف، حرکت ) و یا درونی ( انزجار ) باشد، یک واکنش آموخته شده است. این واکنش از طریق تداعی نماد با چیزی دیگر آموخته می شود. 

به این ترتیب، یک نماد به تدریج نوعی توانایی در ما بوجود می آورد که بر حسب مورد بر ما تأثیر می گذارد و واکنش های متداولی را ایجاد می کند.