نقطه دید تبلیغات بر پردازش اثر می گذارد 

 

آگهی ها، از حیث میزانی که بیننده، به عنوان « شرکت کننده » یا « ناظر » دعوت به ایفای نقش می کنند، با یکدیگر تفاوت دارند. نقشی که آن را برعهده می گیریم، بر شیوه ای که مایلیم تبلیغ را به شکل ذهنی پردازش کنیم و جزئیات یادآوری تبلیغ تأثیر می گذارد.

این امر پیشنهاد می کند که « نقطه دید » یا نقشی که به عنوان بیننده دعوت به برعهده گرفتن آن در یک تبلیغ می شویم، بر نحوه پردازش ذهنی ما از تبلیغ یا جزئیات خاصی که محتملاً از آن به یاد خواهیم آورد، تأثیر خواهد گذاشت. استلزام این کار آن است که به هنگام تحلیل هر آگهی باید بپرسیم که: بینندگان چه نقشی برعهده دارند؟ از آنان انتظار می رود که با کدام شخصیت همانند سازی یا یکدلی کنند؟ آیا در این تبلیغ جنبه های ساختاری وجود دارد که همانند سازی را تقویت کند یا مانع آن شود؟

برای مثال صدای گوینده خارج از تصویر می تواند یک عامل بازدارنده باشد. بسیاری از تبلیغات روایی از یک گوینده خارج از تصویر استفاده می کنند تا به ما بگوید که شخصیت آگهی چه فکر می کند و چه احساسی دارد. 

این امر موجب آن می شود که با فاصله گیری ما از شخصیت ها، در روند ایجاد یکدلی اختلال ایجاد شود؛ این امر بسیار شبیه آن است که در یک داستان به جای اول شخص، از سوم شخص استفاده شود.

آگهی ها می توانند بدون همانند سازی یا حتی بدون یکدلی چندان زیاد با شخصیت ها، عمل کنند؛ البته در این صورت معمولاً متکی بر یادآوری یا حداقل ثبت پیشنهاد های ضمنی یا روشن و یا ادعا هایی هستند که درباره محصول با خود به همراه دارند. آگهی های سرگرم کننده تر از ما دعوت کنند که در قصه های کوتاه غوطه ور شویم و رویداد ها را از نقطه دید یک شرکت کننده در آگهی و یا ناظر در آگهی تجربه کنیم.