نانومارکتینگ

نانو در خدمت بازاریابی

 

 

 

ظهور نورومارکنینگ در دهه های اخیر باعث پیشرفت قابل ملاحظه ی تحقیقات بازاریابی شده است.

نورومارکتینگ از مفاهیم و تکنیک های نوروساینس شناختی بهره می برد و به بررسی مکانیزم های درونی مغز می پردازد.

از طریق متمرکز شدن بر ابعاد عصبی فرایندهای فیزیولوژیک و نمود های رفتاری آن ها، این حوزه جدید از تحقیقات می تواند برنامه ها و اقدامات بازاریابی را پی ریزی، اجرا و ارزیابی کند.

نورومارکتینگ بر دو اصل اساسی استوار است:

اول این که سیستم های حسی و حرکتی افراد را می توان در شبکه های مشخصی از سلول های مغزی شناسایی کند.

دوم این که با مشاهده این شبکه ها می تواند ویژگی ها و ابعاد ناخودآگاه یا احساسی تصمیم گیری مصرف کنندگان را برای ما آشکار سازد.

کاری که شیوه های تحقیق کمی و کیفی سنتی از انجام آن عاجز است.

با این حال، فناوری نورومارکتینگ نقاط ضعف خاصی دارند که تایید و گسترش کاربرد آن ها را با دشواری هایی روبرو می کند.

 

نانومارکتینگ

 

به طور کلی، نورومارکتینگ از پنج محدودیت اساسی رنج می برد:

اول این که هزینه ی بالای تجهیزات نورومارکتینگ محققان را مجبور می کند که زمان آزمایشات و بررسی های میدانی خود را محدود کنند و در نتیجه آن ها نمی توانند فرایند های ذهنی و فیزیولوژیک مصرف کنندگان را به طور پیوسته رصد کنند.

دومین محدودیت نورومارکتینگ این است که پیشرفته ترین تجهیزات در تحقیقات نورومارکتینگ بزرگ و غیر قابل حرکت هستند و آن ها را صرفاً باید در محیط های کنترل شده آزمایشگاهی به کار برد. این امر باعث می شود افکار و تلقی مصرف کنندگان درمورد مصرف مخدوش شود درنتیجه شناخت جامعی نسبت به حالت های اساسی و رفتاری آن ها به دست نیاید.

سومین محدودیت نورومارکتینگ این است که در تحقیقات این حوزه در هر زمان فقط از یک فناوری تحقیقاتی استفاده می شود. بنابراین، بررسی صرفاً به رابطه ی عناصر نوروفیزیولوژیک رفتار مصرف کننده محدود می شود.

چهارم این که یافته های حاصل از فناوری نورومارکتینگ – که غالباً امواج FMRI هستند – معمولاً با سایر ابزار های نوروساینس مانند شاخص های رفتاری که در بررسی های بلند مدت زندگی روزمره افراد مورد استفاده قرار می گیرند، همسو نیستند.

محدودیت پنجم نورومارکتینگبه ملاحظات اخلاقی و اجتماعی مربوط می شوند. دکمه خرید در مغز یکی از همین ملاحظات است که در پی یافتن ناحیه ی مشخصی از مغز است که بتواند به صورت ناخودآگاه کنترل کند.

 

یکی از راه های تعامل با این محدودیت ها فناوری های نانو است که پیشرفت بسیار بزرگی محسوب می شود. منظور از فناوری های نانو، طراحی، تولید واستفاده از ساختار ها، ابزارها و سیستم ها از طریق کنترل اندازه و شکل مواد در مقیاس نانومتر است. این تعریف، ابزار جدید و مینیاتور شده را که ذرات نانو ساخته شده اند، نیز در برمی گیرد. فناوری نانو توانسته است ابزار های پیچیده ای را به ابزار هاینانو کوچک سازی کند که می توانند در ابعاد کوچک تر و با هزینه های کمتر نتایجی دقیق تر بدست آورند. از کنار هم قرار گرفتن نورومارکتینگ و فناوری های نانو، حوزه ی جدیدی از تحقیقات شکل می گیرد که به آن نانو مارکتینگ می گوییم.