مارکتینگ

فناوری نورومارکتینگ

 

 

 

از سه فناوری اصلی برای مطالعه کارکرد ذهن ناخودآگاه مصرف کنندگان استفاده می شود:

الکتروانسفالوگرافی کمی ( QEEG )

ارتباطات بین سلول های مغز ( نورون ها ) شامل عناصر شیمیایی مختلفی از جمله سدیم، پتاسیم، کلر و کلسیم است. از ان جایی که این عناصر، بار الکتریکی با خود حمل می کنند، یک پتانسیل الکتریکی در داخل و خارج سلول تولید می شود. این پتانسیل الکتریکی را می توان از طریق امواج مغزی در خارج از جمجمه شناسایی کرد. فرکانس این عناصر در واحد هرتز ( چرخه در هر ثانیه ) و توان ( دامنه ) اندازه گیری می شود. هردوی این ها بسته به وضعیت روانی مغز و چالش های زیست محیطی که باید با آن ها مقابله کند، دائماً متفاوت اند.

 

 فناوری نورومارکتینگ

 

تصویر سازی تشدید مغناطیسی کارکردی ( FMRI ) 

هر زمانی که هر بخشی از مغز به طور خاص فعال می شود، عروق خونی کوچک در آن منطقه از مغز گشاد می شوند، باعث می شود که خون بیشتری در آن جریان داشته باشد و اکسیژن و سوخت ( گلوکز ) بیشتری برای سلول های مغزی ( نورون ها ) فراهم می شود. این خون غنی از اکسیژن، میزان هموگلوبین بدون اکسیژن را کاهش می دهد و باعث ایجاد تغییر کوچکی در میدان مغناطیسی و در نتیجه، در سیگنال MRI می شود. اسکنر قادر به شناسایی این تغییرات و همچنین شناسایی این که کدام بخش مغز فعال شده، می باشد.

مثلاً اگر فرد مورد آزمایش فلش ناگهانی نور ببیند، مناطق بصری در بخش پشتی مغز فعال می شوند، جریان خون در این قسمت بیشتر شده و به دنبال آن سیگنال MRI هم تغییر می کند.

 

 فناوری نورومارکتینگ

 

آزمون ارتباط ذهنی  (IAT )

این رویکرد، واکنش ناخودآگاه فرد را بدون نیاز به تصویر برداری مغزی، ممکن می سازد. در IAT سرعت دسته بندی کلمات یا تصویر در طبقه بندی های مختلف، مانند پذیزش و رد کردن به طور دقیق محاسبه می شود. از آن جایی که واکنش ها خیلی سریع رخ می دهند و فرصتی برای مداخله ی ذهن خودآگاه باقی نمی ماند، سورتینگ نهایی، بینش های مهمی را برای عملکرد ناآگاهانه ی مغز فراهم می آورد.