تأثیر پذیری از نام تجاری تبلیغات

 

تبلیغ کنندگان غالباً نامی را برای محصول خود برمی گزینند که بتواند توجه را هدایت، انتظارات مردم را دیکته و در تعیین برجسته ترین مشخصه های نام تجاری کمک کند. نه تنها نام هایی برای محصول، بلکه بیانی ضمنی درباره صفات برجسته آنند.
این داستان، تاریخچه ای بس طولانی دارد. اریک سرخه، نام سرزمینی را کشف کرد گرین لند گذارد زیرا می گفت اگر این سرزمین نامی جذاب داشته باشد، مردم بیشتر گرایش پیدا می کنند که به آن بیایند. بدون شک، اریک سرخه از یک حس باطنی برخوردار بود که می دانست چه چیز بر انتظارات مردم و دستور کار صفت یک محصول تأثیر می گذارد. 

 

 

( چگونگی ارزشیابی ما از یک نام تجاری، یک محصول و یا یک خدمت بستگی به نحوۀ ادراک ما از هر یک از آن ها دارد. این امر به نوبۀ خود بستگی به چارچوب مرجعی دارد که بر روی آن ها می گسترانیم. چارچوب مرجع به طور عمده از تجارب ما سر چشمه می گیرد. درست همان گونه که برای نام های تجاری یک دستور کار ذهنی وجود دارد که از طریق آن با یک طبقه محصول معین تداعی می کنیم، برای صفات نیز یک دستور کار ذهنی وجود دارد که ما از طریق آن با یک نام تجاری مفروض تداعی آزاد می کنیم ).